کد مطلب:90469 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

نکوهش خودبینی











آیات بسیاری، در مذمت تكبر و نكوهش مكر و خدعه، وجود دارد چنانكه روایاتی از پیامبر و ائمه ی معصومین علیهم السلام نیز، در نكوهش این صفات ناپسند، رسیده است كه به بعضی از آنها اشاره می شود:

«قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لا یدخل الجنه من كان قلبه مثال حبه من خردل من الكبر.»: آن كس كه در دل او، به اندازه ی یك خردل و از آن كمتر، تكبر باشد، به بهشت داخل نمی شود.

«عن الصادق علیه السلام قال: اتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رجل فقال: انا فلان بن فلان، حتی عد تسعه، فقال: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اما انك عاشر هم فی النار.»: امام صادق فرمود: مردی به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: من فلان پسر فلان هستم، پدر و اجدادش را تا به نه تن برشمرد (گویا او شمارش گذشتگان در خاك پوسیده را فخری برای خود به حساب می آورد و می خواست بزرگی خود و قبیله اش را به استحضار آن حضرت برساند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این افتخار موهوم را كه جز خودبزرگ بینی انگیزه ای نداشت، در هم شكسته و فرمود: تو هم دهمین آنهایی و در جهنم هستی یعنی این منیت و انانیت نیاكانت بود كه آنها را به جهنم كشاند و تو نیز، با منیت به جهنم خواهی رفت).

[صفحه 542]

جاحظ گوید: بنی امیه و بنی مخزوم از همه ی قبائل عرب متكبرتر بودند.

وائل بن حجر، شرفیاب محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گردید، آن جناب قطعه زمینی را به او بخشید و به معاویه دستور داد، با او برود و زمین موهوبه را، به وی نشان دهد، معاویه با او به راه افتاد، اتفاقا آن روز هوا بسیار گرم بود و ریگهای داغ بیابان، پای برهنه او را می سوزاند، مدتی به دنبال شتر وائل، راه می رفت، اما ریگهای تفتیده و هوای گرم، توان راه رفتن را از او گرفت از اینرو به وائل گفت: وائل! مرا در ردیف خود، بر شترت سوار كن، وائل گفت: تو آنقدر شخصیت نداری كه همردیف ملوك و پادشاهان، بر شتر بنشینی! معاویه گفت: پس كفشهایت را به من بده، زیرا تو سوار و من پیاده ام و پایم برهنه است، وائل گفت: این هم ممكن نیست و این به خاطر بخالتم نیست كه كفشم را به تو نمی دهم، اما خوش ندارم كه شخصیتهای یمن بشنوند كه تو كفش مرا به پا كرده ای! تنها به تو اجازه می دهم كه در سایه ی شترم راه بروی، همین اندازه برای شرافت تو كفایت می كند.

«قال علی علیه السلام: لولا ان المكر و الخدیعه فی النار لكنت امكر الناس.»:

علی علیه السلام فرمود: اگر نه این بود كه خدعه و فریفتن، راه جهنم را در پیش داشت، من از همه ی مردم به فریبكاری آشناتر بودم.


صفحه 542.